مدیریت مبتنی بر دانش

بنابر رویکرد فرآیندی به مدیریت، مدیریت شامل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل است. در هر یک از مراحل بیان شده، برای تصمیم گیری و اقدام درست و مناسب، احتیاج به منطق، الگو و اطلاعات ناب است. استفاده از منطق یکپارچه و الگوهای تدوین شده برای تبدیل داده ها و اطلاعات به تصمیم های کاربردی، همان مدیریت مبتنی بر دانش خواهد بود. مدیریت مبتنی بر دانش در دنیای مدیریت نوین امروزی، موضوعات مختلفی را در بر می‌گیرد. شناسائی دانش موجود در سازمان که معمولاً در بین کارکنان قرار گرفته است و برقراری منطقی ارتباط بین آنها، همان الگوها را می سازد که از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش یکپارچگی بین اطلاعات بعضاً از هم گسیخته را دارد.
در گروه ایرانیان اطلس و در قالب یک کار سیستمی، دانش در بطن فرآیندها بکارگیری می شود و همگان خود را ملزم و مسئول می دانند که در قالب فرآیندها، دانش سازمانی را کسب، ارتقا، ثبت و ضبط و بکار گیرند. ضرورت مدیریت مبتنی بر دانش، در سازمانی با شاکله ایرانیان اطلس بیش از سایر سازمان هاست، گستردگی جغرافیایی، اهمیت سرعت در تصمیم گیری، تنوع حوزه های کاری و تاثیرگذاری زنجیره وار تصمیم ها از عوامل پراهمیت کردن این موضوع اند.